.بچهها هم سوگوار هستند
مقاله اصلی را میتوانید اینجا بخوانید.
کودکان بسیاری غمگین از دست دادن نزدیکان خود هستند، موضوعی که ممکن است خیلی هم جزییات آن را درک نکنند و همین والدین را با مشکلات زیادی مواجه میکند.
بیماری کرونا تاکنون جان بیش از یک چهارم میلیون نفر در جهان را گرفته است، بسیاری از آنها مادران، پدران، خالهها، داییها و پدربزرگها و مادربزرگها – بزرگسالانی که کودکان عمیقا دوستشان داشتهاند– هستند و در اندوه از دست دادنشان به سر میبرند. متاسفانه بسیاری از کودکان در ماههای آینده نیز عزیزان خود را از دست میدهند. در اینجا چند راهنمایی در مورد چگونگی صحبت با بچهها در مورد بیماری و مرگ و نحوه پشتیبانی از آنها هنگام مرگ کسی که دوستش دارد، آورده شده است.
صادق باشید
اینکه تا چه اندازه میتوان در مورد مرگ با بچهها به اشتراک گذاشت موضوع راحتی نیست. میخواهیم آنها را برای آنچه ممکن است اتفاق بیفتد آماده کنیم، اما در عین حال نمیخواهیم بدون دلیل آنها را وحشتزده کنیم. جوزف پریمو –مدیر اجرایی Good Grief موسسه غیرانتفاعی که به کودکان کمک میکند تا با غم و اندوه از دست دادن عزیزان کنار بیایند– میگوید اگر یکی از اعضای خانواده به طور جدی بیمار شود، بهتر است در مورد آنچه اتفاق میافتد صادق باشید. به عنوان مثال، ایده خوبی است که به بچههای خود بگویید مادربزرگ کرونا دارد و با وجود اینکه افراد زیادی در تلاش برای کمک به او هستند، هیچ کس نمی داند که آیا او بهتر خواهد شدیا نه.
این صداقت ممکن است در برابر غریزه حمایتی شما از کودک قرار بگیرد، اما وقتی احساسات و آسیبپذیری خود را با او در میان میگذارید، این امکان را برای بچهها هم فراهم میکند که آنچه موجب نگرانی آنهاست را بروز دهد، و صداقت ما اعتماد آنها را تقویت میکند.
به گفته دکتر رابین گودمن، درمانگر رفتار شناختی و متخصص بحران، اگر فردی از نزدیکان فرزند شما بیمار است، ممکن است عاقلانهباشد که کارهایی را که برای حفظ سلامت خانواده انجام میدهد، مرور کنید.
میتوانید بگویید: “به همین دلیل ما از شما مراقبت میکنیم، از شما میخواهیم دستان خود را خوب بشویید، با ماسک به بیرون میرویم و مراقب هستیم.” دکتر آیلین کندی مور، روانشناس بالینی و نویسنده کتاب “کودک من چه فکر می کند؟” همچنین بر صداقت تأکید کرده است –با این ادعا که همه ما ار بیماری نجات خواهیم یافت، به کودک دروغ نگویید. وی میگوید: “شما نمیتوانید هیچ تضمینی در این مورد ارائه دهید، اما میتوانید بگویید: “برنامه من این است که مدت زمان طولانی زنده بمانم. ”
مرگ را توضیح دهید
اگر عزیزی را از دست دادهاید، بهتر است صریح باشید. اگر به بچهها بگویید که پدربزرگ خوابیده است یا او به جایی دیگر رفته است، ممکن است کودک منتظر برگشت پدربزرگ یا سرانجام از خواب بیدار شدنش بماند، و آنچه را که اتفاق افتاده درست پردازش نمیکند. پریمو میگوید: “وقتی ما سعی میکنیم برای حفاظت از کودک اطلاعات درست و واقعی به او ندهیم، او روایتی غالباً ترسناکتر از واقعیت برای خود میسازند.”
دکتر گودمن میگوید بهترین کار این است که به کودک بگویید که پدربزرگ درگذشته، و سپس اطمینان حاصل کنید که آنها درک میکنند که معنی مرگ چیست. به آنها بگویید: “وقتی شما بمیرید، دیگر نمیتوانید برگردید، بدن شما دیگر کار نمیکند.” این مثالها می تواند به تمایز معنای زنده بودن در مقابل مردن کمک کند – برای این توضیح میتوان اضافه کرد که افرادی که زنده هستند میتوانند تلویزیون تماشا کنند، دندانهای خود را مسواک بزنند، بخورند و بخوابند، اما افرادی که مردهاند نمیتوانند.
تصورات غلط را تصحیح کنید
کودکان زیر ۵ سال احتمالاً قادر به درک ماندگاری مرگ نخواهند بود. آنها ممکن است همچنان سوال بپرسند که پدربزرگ برمیگردد؟ این طبیعی و مناسب سن آنها است؛ فقط با صبر و حوصله به آنها یادآوری کنید که او درگذشته است و دیگر برنمیگردد. دکتر گودمن معتقد است: “این بدان معنا نیست که آنها از موضوع طفره میروند، آن را انکار میکنند، و یا آن را نمیفهمند، این به دلیل نحوه درک آنها از موضوع است.”
دکتر کندی مور میگوید: همچنین ممکن است این نگرانی برای کودکان وجود داشته باشد که آنها باعث مرگ عزیزی شدهاند. وی اضافهمیکند: “تصور اینکه اتفاقات بد بدون دلیل رخ میدهند، وحشتناک است، برای کودکان این تصور که آنها عامل این اتفاقها هستن دربرخی موارد میتواند دردناک اما به کمتر وحشتناک بودن آن کمک میکند. برای ایجاد سهولت در ذهن کودک، پریمو توصیه می کند که ازمستقیم گفتن اینکه این فکر اشتباه است خودداری کنید. چون با این گفته کودکان فکر خود را تغییر نخواهند داد و این فقط باعث می شوداحساس کنند که نمی توانند در این مورد با شما صحبت کنند، او پیشنهاد میکند که والدین خود را با ایده درگیر کنند و از کودک بپرسندکه چرا در این مورد احساس مسئولیت می کند؟ وی میگوید: شما باید ” فکر کودک را بخوانید، حقایق را با ظرافت ارائه کنید و فضا وزمان برای پردازش به او بدهید. “وی میگوید : “بچه ای که سریعتر ابعاد دیگر قضیه را میتواند ببیند، فردی است که اجازه داشته تاکمی بیشتر با این فکر زندگی کند و آن را به صورت پراکنده پردازش کند و سرانجام متوجه شود ،” اوه، نه، این طورها هم نبوده. من، اشتباهی مرتکب نشده بودم.”
بسیار مهم است که به فرزندانتان فرصت بدهید که در صورت تمایل درباره مرگ صحبت کنند – و به آرامی به آنها کمک کنید تا درک کنندکه چه اتفاقی افتاده و چرا. دکتر جودیت کوهن، روانپزشک کودک و نوجوان در دانشکده پزشکی دانشگاه درکسل و مدیر پزشکی مرکزبیمارستانی Allegheny در استرس ترومایک در کودکان و نوجوانان میگوید، شاهد مرگ ناگهانی خواهرش در سن ۶ سالگی بوده است وپس از آن هیچ کس با او به صورت مستقیم در این باره صحبت نکرده است. “من اعتقاد جدی دارم که وقتی والدین در مورد مرگ صحبتنمی کنند، کودکان نسبت به آنچه باید انجام می دادند، آنچه می توانستند انجام دهند و چرا این اتفاق افتاده، باورهای منفی در خودایجاد می کنند. این باورها درک آنها را از خود و دنیای اطرافشان را میتواند بسیار دشوار کند اگر در بهترین حالت آسیبزننده نباشد. “
استراتژیهای مقابله ای را به اشتراک بگذارید
در حال حاضر برگزاری مراسم تشییع جنازه برای بسیاری از خانوادهها امکان پذیر نیست، بنابراین باید روشهای دیگری برای به یادآوردن و یادبود شخصی که درگذشته است بیابید. (اگر مراسم تشییع جنازه برگزار میشود، هنوز هم می توانید به فرزندتان گزینه ماندندر خانه را بدهید – همه بچهها دوست ندارند در مراسم تدفین شرکت کنند و این خوب است). شاید کاشت یک درخت در حیاط خانه بتواندگزینه مناسبی برای یادبود عزیز درگذشته باشد. پخت نان/ غذای موردعلاقه و حتی تماشای فیلم مورد علاقه فرد درگذشته و یا ساخت یکآلبوم عکس خاص میتوانند همه برای یادبود پیشنهادهای خوبی باشند.
به یاد داشته باشید ، سوگواری از برنامهریزی پیروی نمی کند. فرهنگ آمریکایی انتظار دارد که مردم به سرعت عزادار شوند – در مراسمخاکسپاری گریه کنند و سپس احساس “تمام شدن” کنند و به زندگی ادامه دهند – اما این انتظارات مناسب و حتی سالم نیستند. پریمومیگوید: “در نهایت، هدف عزا و یادبود این است که یک احساس ارتباط قوی که با شخص درگذشته داشتهایم را تقویت کنیم“. این بدانمعناست که “می توانیم هر وقت بخواهیم یار او باد کنیم و به یاد بیاوریمش.”
به گفته رابین سیلورمن، متخصص رشد کودک و نوجوان و میزبان پادکست “چگونه با فرزندان خود در مورد همه چیز صحبت کنیم”، برایفرزندانتان نیز خوب است که ناراحتی شما را ببینند و با آنها در مورد غم و اندوه خود صحبت کنید. وی اضافه میکند: “وقتی با کودک ازاحساسات خود در هر زمینهای صحبت کنید، در را برای او هم باز می کنید تا در مورد احساساتش صحبت کند و در حقیقت این اجازه به او داده میشود که احساساتش را با شما به اشتراک بگذارد. “
دکتر کندی مور پیشنهاد میکند، اگر فرزندانتان در صحبت کردن در مورد احساسات خود مشکل دارند، میتوانید از کارتهایی با فهرستاحساسات استفاده کنید و از فرزندتان بخواهید که با استفاده از آنها احساسات مختلف را پیدا کنند. روی هر کارت یک احساس رابنویسید (و مطمئن شوید که کارتها شامل احساساتی مانند “غمگین” و “تنهایی“هم باشند.) سپس، از فرزند خود بخواهید که کارتها رابه سه دسته تقسیم کند: دسته اول “بله” (برای احساساتی که در حال حاضر درگیر آنهاست) ، دسته دوم “نه” (برای احساساتی که درحال حاضر درگیرشان نیست) و دسته سوم “شاید کمی“. سپس از او بخواهید که در مورد کارتهای موجود در ستونهای “بله” و “شایدکمی” صحبت کند و برای هر یک توضیح دهد که چرا اعتقاد دارد که چنین احساسی را تجربه میکند. دکتر کندی مور میگوید که والدینباید سعی کنند که احساسات فرزندانشان را اصلاح نکنند یا وجودشان را انکار نکنند، بلکه فقط به طور خلاصه آنها را تصدیق کنند. اینرویکرد بچهها را ترغیب می کند تا به احساسات خود نام و نشان دهند، و باعث می شود احساسات بزرگ و آشفته قابل درک تر و درنتیجه قابل کنترلتر به نظر برسند.
از فرزند سوگوار خود پشتیبانی کنید
کودکان غالباً متفاوت از بزرگسالان و با برنامه زمانی متفاوت اندوهگین میشوند. آنها ممکن است برای چند دقیقه ناراحت باشند، و بعد کاملاً خوب به نظر برسند، و بعد از چند ساعت دوباره احساس غم و اندوه کنند. دکتر کوهن میگوید: “آنها عمیقاً اندوهگین میشوند، اما برای همیشه به اندوه خود ادامه نمیدهند. “همچنین، بچهها ممکن است بعد از، از دست دادن خویشاوندی را که کم دیدهاند، آنقدرها هم عزاداری نکنند، و این بد نیست. این بدان معنا نیست که آنها را دوست نداشتهاند.
اگر احساس میکنید که کودک شما برای جلوگیری از درگیر شدن با اندوه خود، کارهایی مثل امتناع از صحبت کردن در مورد مادربزرگ و یا خاطراتی که از او داشته برای فرار از غم و اندوه خود انجام میدهد، مشاوره میتواند کمککننده باشد. در این صورت به پزشک متخصص اطفال، درمانگر کودک یا مشاور غم و اندوه مراجعه کنید.
درنهایت، دکتر گودمن میگوید: پیروی از روتین و روال عادی زندگی به کودکان اندوهگین میتواند کمک کند. این امر میتواند درهنگام همهگیری کرونا سخت باشد، خصوصاً بعد از، از دست دادن عزیزی در این شرایط. در چنین شرایطی، هیچ چیز عادی به نظر نخواهد رسید– اما داشتن یک روال عادی می تواند حس کنترل و اطمینان به کودکان بدهد که همه چیز خوب است. به آنها یادآوری میکند که حتی اگر در حال حاضر اوضاع خیلی سخت است، زندگی ادامه خواهد داشت.