چطور بچهها را پرتوقع بزرگ نکنیم؟
مطلب زیر را از توئیتر مریم مومنی برداشتیم که ترجمه مقالهای است که برای جلوگیری از پرتوقع بار آمدن کودکان راهکار ارائه میدهد.
پر توقع بودن و خود رو محق دونستن از صفاتیه که به شدت ازشون بیزارم و البته این روزها متاسفانه دور و برمون کم نمیبینیم. داشتم میخوندم چطور با بچه رفتار کنیم که اینجوری بار نیاد که دیدم نویسنده یک مقالهای نکات خوبی را مطرح کرده که گفتم اینجا هم بنویسمشون:
۱. اول اینکه این اخلاق متوقع بودن در گروه سنی نوجوانها بیشتره. این که برام فلان چیز رو بخرید و اگه شما نکنید شروع کنند به بداخلاقی از مثالهاشه. به عنوان یک والد ممکنه با خودتون فکر کنید کجای راه رو اشتباه رفتم که بچهام انقدر پرتوقع و قدرنشناس رفتار میکنه؟
۲. این رو باید دونست که نوجوونها برای مستقل شدن از والدین خواستههای شدیدی ممکنه داشته باشند و برآورده شدن اون نیازها رو برای این اعلام استقلال هویتی، حیاتی قلمداد کنند. مهم اینه که والدین بدونند چطور بین درخواستهای بچهها و خویشتنداری و قناعت تعادل ایجاد کنند.
۳. قدم اول اینه که در شرایطی که تسلیم خواستهشون میشیم خودمون رو زیر نظر بگیریم و ببینیم چی میشه که به درخواستشون «بله» میگیم. چون ممکنه این بله گفتن ما ناخواسته به حس خود محق پنداری فرزندمون کمک کنه.
۴. دلایل بله گفتن ما میتونه مثلا این باشه که حوصله جر و بحث نداریم یا برای اینکه بچهمون ما رو دوست داشته باشه، یا شاید چیز گرونی براش میخریم که خودمون در بچگی آرزوی داشتنش رو داشتیم، و …
۵. بنابراین مهمه که ببینیم براورده کردن درخواستهای بچه آیا از برآورده کردن نیازهای خودمون عبور میکنه یا چیز دیگهایه. در عین حال باید به بچه کمک کنیم که بتونه امیالش رو مدیریت کنه و خویشتنداری و احترام به مرزها و محدودیتهای خودش و دیگران رو یاد بگیره.
۶. برای اینکه بچه رو خودمحور بار نیاریم این چند نکته میتونه کمک کنه: اول گوش بدیم ببینیم چی میگه. صدای درونی خودمون رو ساکت کنیم و بگذاریم احساسش رو بیان کنه. بیان احساسات به معنای براوردهکردن خواسته اونها نیست.
۷. به جای اینکه بگیم «چقدر زیادهخواهی!» یا حرفهایی از این جنس میتونیم بگیم درکش میکنیم و حاضریم مثلا فلانمقدار پول بدیم و بقیهاش رو هم خودش با جمع کردن پول تو جیبیاش یا از راه واگذاری مسوولیت (مثلا ریاضی درس دادن به بچه همسایه) تکمیل کنه برای خریدن چیزی که دوست داره.
۸. نگذارید فرزندتون فکر کنه مرکز جهانه. اجازه ندین تو ذهنش این بره که هدف شما در زندگی برآورده کردن نیازهای اونه. برای برآورده کردن خواستههاش از جاتون بلافاصله نپرید. دقت کنید مثلا در گفتوگوهاتون اون رو بیش از حد مرکز جهان قرار ندین.
۹. مثلا اگه روز طولانیای داشتین جای اینکه بپرسید «شام چی دوست داری برات درست کنم؟» خودتون رو در گفت و گو بگنجونید و تعادل ایجاد کنید. میتونید بگید که امشب خستهاید و آگاهش کنید به این موضوع و شرایط خودتون.
۱۰. به بچههاتون یاد بدین که به شما و دیگران هم فکر کنند. اگه از سر سفره بلند میشن که چیزی بیارن بهشون یاد بدین بپرسن آیا کسی چیزی نمیخواد؟ تو مهمونی ازشون بخواین کمک کنند. تو خونه بهشون کار و مسوولیت بدین. تشکر کردن رو یادشون بدید.
۱۱. مطمئن شید از پدربزرگ/مادربزرگهاشون احوالپرسی میکنند. مطمئن شید در مدرسه و محل به بقیه کمک میکنند. نشونشون بدین اونها تنها آدمهایی نیستند که حائز اهمیتاند.
۱۲. باهاشون در مورد اثر تبلیغات و رسانهها صحبت کنید. با همدیگه تلویزیون ببینید یا مجله ورق بزنید و در مورد این با هم صحبت کنید که تبلیغات از چه روشهایی برای خواستنی کردن کالایی که داره تبلیغ میکنه استفاده کرده.
۱۳. ارزشهای اخلاقی اصیل رو یادآوری کنید بهشون. موفقیتی که از پشتکار و خصایل خوب میاد رو در مقایسه به موفقیتی که حاصل هر چه بیشتر داشتنه قرار بدید.
بادرود فراوان وسپاس بی پایان خدمت شما ها که بی وقفه زحمت میکشین جهت رفاه واسایش بچه ها ممنون از اینکه مارو یاری می دهید دررشد واگاهی ممنون وباتشکر مقاله خیلی عالی ومناسبی بود باتشکر ازنویسندش جناب خانم مریمدمومئنی .